جدول جو
جدول جو

معنی رسم تام - جستجوی لغت در جدول جو

رسم تام
(رَ مِ تام م)
مرکب است از جنس قریب و عرض خاص. مقابل رسم ناقص. (از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی تألیف سجادی). آنچه ترکیب یابد از جنس قریب و عرض خاص مانند تعریف انسان به حیوان ضاحک. (از تعریفات جرجانی) (از کشاف اصطلاحات الفنون). پس اگر افادت تمییز کلی کند (رسم) تام بود والاّ ناقص. (اساس الاقتباس ص 341). و رجوع به رسم و رسم ناقص و جدول شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تام تام
تصویر تام تام
نوعی ساز، صفحۀ فلزی گرد که آن را آویزان می کنند و با چکش می نوازند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسم عام
تصویر اسم عام
اسم جنس، در دستور زبان علوم ادبی اسمی که شامل اشخاص یا اشیای هم جنس می شود و بر یکایک آن ها دلالت می کند مانند مرد و اسب
فرهنگ فارسی عمید
(اِ مِ تام م)
در عربی آن اسم است که اسم دیگر را نصب دهد تا تمییز آن باشد. و تمامیت اسم به چهار چیز است: 1- تنوین چون: عندی رطل ٌ زیتاً. 2- نون تثنیه چون: منوان سمناً. 3- نون شبه جمع چون: عشرون درهماً. 4- اضافه چون: عندی ملاؤه عسلاً. اسمی که بتنوین یا نون تثنیه تمام شود، جایز است اضافه کردن آن چون: رطل زیت و منوا سمن و همچنین است هرگاه به نون جمع تمام شود چون: اکرمین افعالاً و اکرمی افعال. (شرح عوامل جرجانی). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون ج 3 ص 715 شود
لغت نامه دهخدا
نوعی از آلات موسیقی ضربی است که منشاء آن از چین است و عبارت از یک صفحۀ فلزی دایره شکل است که بطور عمودی بر پایه ای آویخته شده است و با چکش چوبی بر آن نوازند
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ عام م)
اسم عام یا اسم جنس آنست که مابین افراد همجنس مشترک است و بر هریک از آنها دلالت کند: مرد، پسر، دختر، اسب، گاو، باغ، درخت. رجوع به اسم جنس شود
لغت نامه دهخدا
(گِ رِهْ گُ دَ / دِ)
مؤدب. آنکه به آداب و سنن جاری آشنا باشد. (یادداشت مؤلف). که عادات و آداب معمولی بین مردم رابداند. آداب دان. آشنا به آداب معاشرت. آشنا به آیین و شیوه و طریقه. مبادی آداب. قاعده دان:
نادیده روزگارم از آن رسم دان نیم
آری به روزگار شود مرد رسم دان.
ابوالمعالی رازی
لغت نامه دهخدا
شهرکی است به ناحیت پارس میان دارابگرد و حدود کرمان، جایی با کشت و برز بسیار و نعمت فراخ. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسم عام
تصویر اسم عام
همه نام
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه ریسمان تابد طناب باف تابنده ریسمان، تاب دادن و بهم پیوستن رسن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تام تام
تصویر تام تام
نوعی از آلات موسیقی ضربی است که منشا آن از چین است
فرهنگ لغت هوشیار
بندباز
فرهنگ گویش مازندرانی